Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-02@08:21:36 GMT

روایت فساد و فروپاشی پهلوی در رهایم کن

تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۴۰۴۵

روایت فساد و فروپاشی پهلوی در رهایم کن

ماجرای دنباله‌دار سریال رهایم کن؛ این بار از زاویه‌ای دیگر

روییدن علف هرز

پخش سریال رهایم کن از نمایش خانگی فارغ از تمامی حواشی متفاوتی که پیرامون آن وجود دارد و تفسیرهای مختلفی را به وجود آورده، از منظر دیگری نیز قابل بحث و بررسی است؛ پوسته خارجی داستان سریال رهایم کن بر یک خط مستقیم روایی حرکت می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

داستان یک خانواده روستایی که «خان» یک روستا هستند و اتفاق‌های مختلفی سرنوشت آن‌ها را به هم گره زده است. در پوسته زیرین سریال اما باید نشانه‌ها و نمادهایی را که درون سریال وجود دارد جست‌وجو کرد.

داستان رهایم کن در دهه 50 ایران می‌گذرد. اوج دوران اصلاحات عرضی در کشور که رژیم پهلوی برای حفظ اراضی کشور و تقسیم آن و تلاش برای کم کردن فاصله طبقاتی تصمیم به وضع قوانینی می‌گیرد -که البته خلاف آنچه که تصور می‌شد- جامعه ایرانی را به دو بخش مرفه و کاملا فقیر تقسیم کرد. نظام ارباب رعیتی در بیرون شهرها در این دهه به اوج خود می‌رسد. خانواده نایب‌سرخی در سریال رهایم کن همچون حکمرانی در دهه پایانی پهلوی است. خانواده‌ای که در اوج احساس قدرتِ ارکان خانواده‌اش، از درون در حال فروپاشی است.

اقتصاد کاملا وابسته که درون روستا وجود دارد و تمامی دهلیزهای زندگی اقتصادی مردمان روستا به اراده و تصمیم‌های خانواده نایب سرخی وابسته هستند (مدیون بودن همه اهالی روستا به نایب‌سرخی‌ها و وابستگی شدید به درآمد از معدن و کنار گذاشتن کار آباء و اجدادی‌شان)، همگی نقشه کوچکی از ایران دوران پیش از انقلاب است. از تنها کافه درون روستا که زیر نظر خانواده نایب‌سرخی اداره می‌شود تا معدنی که کارگران زیادی زیر چتر حمایتی نایب‌سرخی‌ها مشغول کار و تامین معیشت هستند.

تولیدکنندگان این سریال با مشابه‌سازی موقعیت زمانی و جغرافیایی می‌خواسته‌اند شرایط ایران را در مقیاسی کوچک‌تر ترسیم کند. آن هم در جغرافیایی که ابهام‌آمیز است و به همان اندازه که معدن و کافه و روستا به هم نزدیک است، شهر هم کاملا دست‌یافتنی است و همین، نشانه دیگر این مشابه‌سازی تعمدی است.

در این میانه و در نقب کوچکی به زندگی اهالی روستا، شاهد هستیم که کارگران به صورت پنهانی مشغول پیدا کردن گنجی هستند تا بتوانند از کنار آن، کار سخت معدن را رها کنند و وابستگی‌شان را به این کار، کاهش دهند. امری که ناموفق است و اگرچه برای خانواده خان، سختی کوتاهی ایجاد می‌کند ولی منفعت‌طلبی، همه آن گنج را پوچ می‌کند. در دهه‌های پیشین همواره طبقات فرودست جامعه چشم به دست اربابان خود داشتند تا بتوانند روزی خود را کسب کنند.

رهایم کن به وضوح در لایه‌های مختلف داستانی‌اش ضد نظام سرمایه‌داری آن دوران است و این نگاه در تمامی رخدادها و شخصیت‌ها نمود بیرونی دارد. کاراکتر یونس نماد شورش طبقه فرودست نسبت به جریان سرمایه‌داری است. حمله و تیراندازی ناموفق او به سمت یک مسئول دولتی در قسمت‌های نخست به وضوح تاکید بر این موضوع دارد که جرقه‌های نارضایتی نسبت به رژیم پهلوی درست از جاهایی در میان عوام زده شد که عده قلیلی در جامعه حساب خود را از بقیه جدا کرده‌اند و آنچنان میان خود و زندگی پر از رفاهی که تدارک دیده‌اند و مردم عادی جامعه حفاظ کشیده‌اند که کسی حتی حق نزدیک شدن به آن‌ها را ندارد.

سازندگان سریال رهایم کن فروپاشی خانواده نایب سرخی -اینجا بخوانید ساختار نظام شاهنشاهی- را به تصویر کشیده و پا را از رخدادهای اقتصادی فراتر می‌گذارد؛ دختر خانواده درگیر یک عشق نافرجام با یک خواننده (در تاریخ هم ماجرای عشق دختر محمدرضا شاه به یکی از خوانندگان مطرح آن دوران به صورت رسمی در نشریات آن زمان منتشر شده است)، دختر خانواده پس از غفلت‌های زیاد سرانجام فرزندی نامشروع در شکم داشته و خانواده برای آنکه این رسوایی را پنهان کند مجبور می‌شوند دختر را به عقد نوکر خانه‌زاد خانه درآورد تا این رسوایی کمتر نقل هر محفلی شود.

جنبه‌های مختلف ایجاد درام در سریال رهایم کن البته در سینمای ایران مسبوق به سابقه است و می‌توان نشانه‌هایی از آن را در درام‌های مختلف سینمایی جست‌وجو کرد و نمی‌توان آن را خرق عادت خالقان سریال دانست. در فیلم سینمایی «آبی» ساخته زنده یاد حمید لبخنده شاهد هستیم که چطور دختری برای آنکه بارداری ناخواسته‌اش را پنهان کند با یک پسر از یک خانواده سنتی ازدواج می‌کند تا این رسوایی را به نحوی سرپوش بگذارد. ماجرای عشق دو برادر به یک دختر نیز اگرچه از منظر روایی نشان دهنده نبود وجود معرفتی در دهه زیست شده درون فیلم است، اما پیش از این نیز در تلویزیون ایران سریالی با نام «اولین شب آرامش» ساخته شد که در آن عشق برادر به خواهر را نشان داد و از این منظر نیز نمی‌توان رهایم کن را سریالی ساختارشکن در خلق درام دانست.

خانواده نایب‌سرخی در سریال رهایم کن نماد آن چیزی است که ملت ایران در دهه 50 و در اوج دورانی که حکومت گمان می‌کرد، بهترین اوضاع را دارد، از درون متلاشی شد. قاسم جعفری نیز در میانه دهه 80 فیلمی با نام «بازنده» ساخت. فیلمی که درون آن یک زوج عاشق به خاطر تبانی و پاپوش دوست صمیمی پسر از هم جدا می‌افتند و همان دوست صمیمی با تهدید و زور دختر را به ازدواج با خود وا می‌دارد. عاشق قدیمی از سفری دور و دراز باز می‌گردد و زنی را که از لحاظ اخلاقی و احساسی برای خودش می‌داند از همسر قانونی‌اش می‌دزدد. در خلق چنین درامی درست کردن تمامی اتمسفر برای آنکه خوب‌ها از بدها جدا باشند به وضوح چیده شده است. اما درون همان فیلم بازنده دیالوگی از دهان مرد عاشق و آدم خوب قصه گفته می‌شود که می‌توان آن را به سریال رهایم کن و شخصیت حاتم نایب سرخی بسط داد. مردی که به ظاهر در عشق و خانواده و حتی جامعه همه جوره بد آورده و مظلومیت او در پوسته بیرون درام به خوبی به تصویر کشیده می‌شود. مرد عاشق‌پیشه فیلم بازنده با بازی محمدرضا فروتن می‌گوید: در زمانه‌ای که همه چیز غلطه حتی درست بودن هم غلطه! (نقل به مضمون)

حالا حکایت سریال رهایم کن است. در روزگاری که مردمان در دهه 50 سعی می‌کردند از شر نابرابری و فساد رژیم پهلوی رهایی پیدا کنند، یافتن خوبی و درستی مثل رشد یک علف هرز است. مثل حاتم نایب‌سرخی!

کد خبر 1769903

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی سریال ایرانی محسن تنابنده هوتن شکیبا سریال رهایم کن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۴۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به‌دست داعش شهید شوند

مدیر سازمان هنری رسانه‌ای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانس‌های مربوط به داعش اشاره دارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانه‌ای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانس‌های مربوط به داعش اشاره دارد.

سیروس مقدم کارگردان این سریال نیز خاطراتی از ساخت این قسمت‌ها دارد. این روزها که پخش این سریال پرمخاطب در شبکه ای فیلم به قسمت‌های حساس حضور خانواده نقی معمولی و همراهانش در سوریه و درگیری با داعش رسیده، همشهری آنلاین مروری بر این خاطرات داشته است

سردار سلیمانی هماهنگ کرد تا عوامل فیلم با اسیران داعشی صحبت کنند

در کتاب سلیمانی عزیز ۲ به نقل از مدیر سازمان هنری رسانه‌ای اوج می‌خوانیم:

«وقتی قرار شد پایتخت ۵ ساخته شود، تیم را بردیم دیدار حاج قاسم؛ حاجی خیلی کمک کرد تا بچه‌ها با فضای سوریه و مدافعین حرم آشنا بشوند؛ حتی هماهنگ کرد با یکی دوتا اسیر داعشی صحبت کنند و فیلم‌نامه که نهایی شد، یک روز صبحانه مهمان حاج قاسم شدیم؛ همین که فهمید آخر سریال قرار است بابا پنجعلی شهید شود و در کربلا یا مشهد خاکش کنند، گفت: «فیلم‌نامه رو عوض کنید، همه این خانواده باید صحیح و سالم برگردند ایران.»

کارگردان و نویسنده با تعجب نگاهی کردند و گفتند: «نمیشه! ما می‌خوایم قصه این‌طور تموم بشه.» حاجی وقتی دید قبول نمی‌کنند، غیرتمند گفت: «مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به دست داعش شهید بشه!»

نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود

سیروس مقدم کارگردان این سریال نیز در خصوص این سری از مجموعه پایتخت در گفت‌وگویی گفته است: «پرمخاطبترین فصل سریال پایتخت (فصل پنجم) را تولید کردیم که حملات زیادی هم به آن شد؛ این سریال با توصیه حاج قاسم سلیمانی ساخته شد. نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه می‌شود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات می‌دهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخصمه نجات می‌دهد.
سازمان اوج همفکر و ناظر بر کار بود و قسمت به قسمت فیلمنامه، هم به اوج و هم تلویزیون داده می‌شد و کاملاً هماهنگ بودیم… یک صبح زود خدمت‌شان (سردار سلیمانی) رسیدیم، زیرا می‌خواستند سرشان خلوت‌تر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتخت‌های دیگر را هم دیده‌اند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن این‌که به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند؛ بارها من و محسن تنابنده جلسات مفصلی با رده‌های بالای عملیات سوریه داشتیم و پای خاطرات آن‌ها نشستیم و نوشتیم، حتی خودم یک بار پیش سردار سلیمانی رفتم و راجع به پایتخت و داعش صحبت کردیم…»

این کارگردان همچنین عنوان کرده است: «حضرت آقا در صحبت‌هایشان تاکید کردند به رئیس وقت سازمان صدا و سیما سفارش کرده‌اند نمونه سریال‌هایی مثل پایتخت ساخته شود که روایتگر یک خانواده متدین، ایرانی و بافرهنگ است و گفته بودند، چرا از این سریال‌ها کم ساخته می‌شود؟ من حرف آقا را به عوامل رساندم و خیلی خوشحال شدیم که ایشان حتی حرف‌های نهفته در سریال را کشف کرده‌اند و تاکید داشتند در پایتخت ۲ خیلی خوب به حق‌الناس پرداخته‌ایم. شنیدن این حرف‌ها خیلی حالمان را خوب کرد.»

کد خبر 749660

دیگر خبرها

  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • مگر ما مرده باشیم که یکی از این خانواده به‌دست داعش شهید شوند
  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون
  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون چیست؟
  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون چیست؟
  • روایت ندا قاسمی از آسیب دیدگی سعیدآقاخانی در سریال «نون خ» (فیلم)
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟ / معرفی چهره‌های جدید
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهره‌های جدید
  • تمدید قرارداد سرخی روبرتو با بارسلونا قطعی شد
  • نایب قهرمانی ایتالیا در یورو 2000 به روایت کارتون / فیلم